عوامـل مـوثر بـر موفقیـت مدیریت دانش
عوامل فردی کارکنان
۱) اعتبار افراد (توانایی كارمندان برای برآوردن انتظارات در فرایند مدیریت دانش)
۲) ایجاد حس وفاداری در کارکنان (حمایت و پشتیبانی‌های مادی و معنوی از كارمندان برای ایجاد حس تعلق و تعهد در آن‌ها نسبت به سازمان)
۳) امنیت شغلی (ایجاد یك جو امن و مطمئن شغلی)
۴) اعتماد (اعتماد در اشتراك‌گذاری دانش از طریق كاهش ترس از دست دادن ارزش یگانگی فرد و افزایش تمایل به مستند كردن دانش)
۵) مشوق‌ها وعوامل انگیزشی مناسب (مشوق‌ها دو نقش عمده در مدیریت و انتقال دانش دارند: نوعی پاداش برای انتقال موفق دانش و الا بردن كارایی، محرک افراد برای شرکت در فرآیند انتقال دانش)

عوامل گروهی
۱) مشارکت کارکنان در امور (اینکه چقدر كارمندان می‌توانند برای رسیدن به اهداف سازمان به طور مؤثر مشاركت كنند)
۲) آموزش کارکنان (آموزش مناسب وبه موقع کارکنان)
۳) کار تیمی (پرورش روحیه کار تیمی بر اساس اعتماد )
۴) توانمند‌سازی كاركنان (از طریق توانمند‌سازی، کارفرمایان می‌توانند بر مهارت كاركنانشان ارزش بگذارند و در فرآیند انتقال دانش به آن‌ها کمک کنند )

زیرساخت‌ها
۱) زیر ساخت فنی (زیرساختی كه همكاری دانشوران را تسهیل و پشتیبانی كند)
۲) زیر ساخت دانشی
۳) زیرساخت مالی

فرهنگ
ایجاد فرهنگی كه اشتراك دانش را تشویق کند

عوامل استراتژیك و مدیریتی
۱) استراتژی و هدف در مدیریت دانش(مدیریت دانش ابزار استراتژیك محسوب می‌شود بنابراین استراتژی مدیریت دانش در سازمان باید با حمایت مادی و معنوی مدیر ارشد اجرا شود )
۲) الگوسازی (الگو‌سازی تعیین می‌كند كه چطور سازمان‌های پیشرو به سطوح کارایی مد نظر دست یافته‌اند)
۳) حمایت و رهبری مدیریت ارشد
۴) مدیر ارشد دانش
۵) مدیریت منابع انسانی

ساختار‌ها و فرآیند‌های سازمانی
۱) كانال‌های انتقال دانش(دانش از طریق چندین كانال كه همدیگر را تقویت می‌كنند منتقل می‌شود)
۲) ساختار سازمانی (حذف محدودیت هاو پیچیدگی‌ها و رسمیت زیاد)
۳) یادگیری سازمانی (یادگیری در تمام سطوح سازمان باید به طور مداوم صورت گیرد)
۴) فرایند‌ها و فعالیت‌های سیستماتیك دانش(فرایند‌هایی برای تشخیص، بدست آوردن و انتشار دانش به شكل ساختارمند )
۵) فضای آزاد سازمان (یك معماری سازمانی كه اجتماعی‌تر، شفاف‌تر، آزاد‌تر، منعطف‌تر و محترم‌تر نسبت به افراد باشد)
۶) اندازه‌گیری كارایی (جمع اوری آطلاعات درباره كارایی و بهره وری)